سه‌شنبه ۱۳۹۳/۱۰/۲۳

نصرتي ،شهردار قزوين در مصاحبه با همشهري(1)؛

شهرداري قزوين به دنبال تامين فضاهاي گردشگري در راستاي برنامه چشم انداز است

پنج پروژه از بودجه سال 93را تا تعيين و تکليف آقاي دکتر طالبيان متوقف مي‌کنم و براي سال 94 هم پروژه‌اي تعريف نخواهيم کرد.

 

قسمت اول - قزوين- - خبرنگار همشهري: مديريت شهري قزوين روزهاي پرکاري را سپري مي کند، طرح تفصيلي جديد در آستانه اجرايي شدن است و پروژه هاي اخيري که در منطقه يک کليد خورده ميان نقطه نظرات مختلف معلق مانده است. رکود ساخت و ساز و جذب سرمايه گذار، تحقق برنامه هاي چشم انداز  و ايجاد اتحاد در توسعه شهري قزوين  اصلي ترين دغدغه هايي است که « مسعود نصرتي» در صحبت هايش بر آن تأکيد مي کند؛ گفت و گوي همشهري را با شهردار قزوين مي خوانيد؛
*نسخه جديد طرح جامع قزوين  بعد از تصويب شوراي عالي معماري و شهرسازي ايران در آستانه اجرا قرار مي گيرد؛ آيا در ماهيت نسخه جديد تغييري ايجاد شده تا بلند مدت بودن طرح موجب غفلت شهرداري از نيازهاي روز نشود؟
طرح هاي جامع و تفصيلي که در کشور ما استفاده مي شوند و قانون بر آن حاکم است، به نوعي يک طرح شکست خورده هستند و کميسيون ماده 5 با شيوه اي سليقه اي کنار آن قرار گرفته که طرح هاي جامع  شهرسازي را به روز نگه دارد و تا حدي به آن فرم ساختاري راهبردي ببخشد. اگر در  شهري کميسيون ماده 5 خوب عمل کند به آن شيوه نزديک مي شود و اگر خوب عمل نکند با يد با طرحي شکست خورده حرکت کند. ارزيابي ملي ميزان موفقيت طرح جامع و تفصيلي  که  براي کشور توسط  مهندسين مشاور شارمند تهيه شده، در بهترين حالت 40 درصد بوده و نشان داده که طرح قابليت تحقق بيشتر از آن را ندارد.  سليقه هاي مختلف در شهر هايي با جذابيت هاي مختلف و ظرفيت هاي موجود و استقبال مردمي وظيفه کميسيون ماده 5 را تغيير مي دهد. من اعتقاد دارم طرح تفصيلي و طرح جامع قزوين بسيار محدود است، شرايط انگيزشي ندارد و در مقام مقايسه با شهرهاي ديگر بسته است. از استاندار خواسته ايم  در طرح تفصيلي قزوين بازنگري هاي لازم انجام شود و شرايط انگيزشي افزوده شود تا به رونق ساخت و ساز کمک کنيم. به عنوان مثال مي توانيم بودجه شهرداري اصفهان را ببينيم که چه عددي را براي صدور پروانه و تراکم  قائل شده اند و چقدر از آن محقق شده يا چه اندازه براي کميسيون ماده 100 در نظر گرفته شده و چه ميزان از آن محقق شده است تا پيشرفت ساخت و ساز و درآمد را در اين شهرها با خود مقايسه کنيم. کارنامه صدور پروانه در شهر قزوين به هيچ عنوان قابل قبول نيست و اين نتيجه بسته بودن شرايط انگيزشي است که حتما بايد مورد بازنگري قرار بگيرد. اگر اين ضوابط بازنگري گردد ساخت و ساز رونق مي يابد و مردم از ساخت و ساز استقبال مي کنند و نيازي به پيگيري مديريت شهري نخواهد بود. در بررسي هاي صورت گرفته توسط وزارت راه و شهرسازي در تهران و ساير مراکز استان ها متاسفانه وضعيت شهر قزوين در آخرين رده هاي آمار صدور پروانه است. آسيب شناسي ها و مطالعات لازم صورت گرفته و دفترچه ضوابطي هم از نگاه انگيزشي تهيه شده و در شوراي شهر تائيد شده تا براي تصويب نهايي در اختيار کميسيون ماده 5 قرار بگيرد. کشورهاي ديگر به هيچ عنوان راهي را که ما طي مي کنيم طي نمي کنند و از اين رو بازنگري اساسي در حوزه شهرداري ها نسبت به اين شيوه عملکرد ضروري است.
*با توجه به محقق نشدن افق جمعيتي که در طرح جامع مصوب سال 69 در نظر گرفته شد و از سويي افزايش ميزان بافت مسکوني و تطابق نداشتن طرح هاي بلند مدت شهري با نيازهاي روز، آيا طرح هاي موازي و راهبردي کوتاه مدت در مسير برنامه هاي مديريت شهر داريد؟
بخشي از سوال شما درست است و بخشي از آن درست نيست، افق طرح بر اساس يک برنامه 10 ساله 480 هزار نفر ديده شده بود و قرار بود تا سال 80 ما صاحب 480 هزار نفر جمعيت شويم ولي اينکه به مساحت شهرمان اضافه شده، درست نيست، مساحت شهر اضافه نشده، بلکه قرار بود شمال اتوبان به عنوان منطقه 5 و 6 شکل بگيرد که شکل نگرفت چون جمعيت اضافه نشد و اين منطقه با وسعت 3500 هکتار خالي ماند. البته اصل اين موضوع جاي سوال دارد که چرا پيش بيني درست از آب در نيامد و جمعيت به جاي تمرکز در شهر مرکز استان در شهرهاي اقماري ساکن شد؟ ديدگاه مشاور قزويني چه مبنايي داشته است؟ آيا به مهاجر پذيري اين شهر اميد داشته است؟ البته چند نقطه جمعيتي نظير اسماعيل آباد و حسن آباد و امير آباد و اکبرآباد  در نظر گرفته شده تا در آينده ساخت و سازي حداقلي در اين مکان صورت بگيرد.در خصوص برنامه کوتاه مدت ، بودجه ساليانه اي که به تصويب شوراي اسلامي شهر مي رسد برنامه کوتاه مدت ساليانه ماست و کل  شهرداري هاي کشور نيز بر همين مبنا عمل مي کنند. تعداد کمي از شهرداري ها هم برنامه هاي 5 سال تنظيم مي کنند که ما آن برنامه 5 ساله را هم در برنامه ريزي هاي خود داريم، و تاکنون نيز دومرحله آن را انجام داده ايم و هم اکنون براي تدوين برنامه جديد 5 ساله لايحه اي به شوراي شهر برده ايم. طرح هاي جامع و تفصيلي نگاهي ده ساله دارد اما تا آماده شدن طرح جديد به قوت خود باقي است.
*همه شهرهاي در حال توسعه چشم اندازي براي آينده خود ترسيم مي کنند، يکي شهر دانشگاهي مي شود و ديگري شهر گردشگري. قزوين به کدام سو مي رود و چه چشم اندازي براي آينده دارد؟
برنامه چشم اندازي که  ما در قزوين داريم و به تصويب رسانده ايم و تمام اهداف و ماموريت هاي خود را بر اساس آن اجرا مي کنيم، داراي 5 شاخصه است و اين 5 ويژگي هر سال پروژه هايي را در بر مي گيرد و به اجرا در مي آورد. طبق اين 5 مولفه قزوين شهري است تاريخي و فرهنگي با جاذبه هاي دانشگاهي، بازرگاني و گردشگري، لذا در اين مسير تمام برنامه ها و پروژه‌هاي که . هر حرکت و استراتژي که با اهداف ما مطابقت دارد، از اين مولفه ها پيروي مي کند. اگر ما بلواري مي سازيم حتما در مطالعات آن اهداف بالادست را در نظر گرفته ايم. اگر تقاطع هاي غير هم سطحي ساخته مي شود، حتما مشاور به برنامه  چشم انداز و طرح هاي بالادست رجوع مي کند و در دستور کار خود قرار مي دهد. شما هيچ رخدادي را غافل از مباحث تاريخي، فرهنگي يا گردشگري نمي بينيد. اگر برج هايي در قزوين ساخته مي شود اين برج ها بر اساس چشم انداز و طرح هاي جامع و تفصيلي است و مي خواهد خودش را با برنامه چشم انداز منطبق کند. زماني که ما از يک شهر با هدف توسعه گردشگري صحبت مي کنيم، که  430 هزار نفر جمعيت دارد اما پارکي با وسعت 1400 هکتار در آن احداث مي شود، اين شهر 430 هزار نفري چه نيازي به اين وسعت از پارک دارد؟ پس تفکر، تفکر گردشگري است. يا وقتي منطقه نمونه گردشگري زرشک و کامان را در برنامه خود قرار مي دهيم و تله سي يژ را در آن جا ايجاد مي کنيم، اين اقدام براي جمعيت 430 هزار نفري نيست، بلکه با نگاه توسعه گردشگري اين اتفاق افتاده است. وقتي شهرداري قزوين سعدالسلطنه را تحويل مي گيرد و ميلياردها تومان هزينه مي کند، اين نگاه تنها معطوف به اين جمعيت نيست و به دنبال جذب گردشگر هستيم. موضوع امامزاده حسين (ع) نيز به همين شکل.اين اقدامات اهدافي است که در برنامه چشم انداز تعريف شده و ما هم دقيقا در همين کانال حرکت مي کنيم.
*اولويت شهرداري در اين مسير چيست؟
همه اين ها پتانسيلي است که بايد به صورت متوازن از آن بهره برداري شود. اگر شهر ما تاريخي و فرهنگي نبود، هيچ گاه در برنامه چشم انداز به دنبال ظرفيت هاي تاريخي و فرهنگي نمي رفتيم. اين داشته ما بوده و بايد نقاط ضعف آن را پوشش دهيم و نقاط قوتش را تقويت کنيم. اگر صحبت از گردشگر مي کنيم در اولويت نخست از گردشگر مذهبي سخن مي گوييم و شعار چهارمين حرم اهل بيت را مي دهيم؛ تفکر جذب گردشگر مذهبي پشت اين حرف است. حالا در کنار گردشگر مذهبي فضاهايي  تفريحي، خدماتي، اقامتي و تفرجي را تعريف مي کنيم. اگر شهرداري قزوين هتل مي سازد، مشخصا به دنبال تامين فضاي گردشگري در راستاي برنامه چشم انداز است و هيچ اقدامي خارج از اين برنامه صورت نمي گيرد. از نظر ما حتي تقاطع ها و پل ها و پياده روها هم به دنبال تسهيل هدايت گردشگر به سمت جاذبه هاي گردشگري است. ما سعي کرده ايم تمام حرکت هايمان منطبق بر اين برنامه باشد؛ کسي که ديکته مي نويسد قطعا غلط هم دارد، و ما سعي مي کنيم با استفاده از خرد جمعي غلط ها را کم کنيم و در شعار خود مي گوييم که اينجا اجازه سعي و خطا نداريم. تيم قزوين + 20  و تيم هاي ديگر کنار ما قرار گرفته تا ميزان خطا و اشتباه ما به حداقل برسد. قزوين در 130 سال گذشته بارانداز ايران به روسيه و ايران به اروپا بوده و سراي سعدالسطلنه فضايي براي بهره وروي از اين ظرفيت  است. وقتي ما مي گوييم، تاريخ داريم، فرهنگ داريم يا در مسير شاهراه قرار داشته ايم، بايد از اين ظرفيت ها استفاده کنيم. تا اينجا  از اين ظرفيت ها غفلت شده اما زيرساخت هايي که ما طي اين چند سال فراهم کرده ايم، قرار است بر اساس اين زيرساخت ها از اين ظرفيت بهره برداري کنيم و به موضوعات بازرگاني بپردازيم. موضوع دانشگاهي از جمله ظرفيت هاي ماست، در قزوين 430 هزار  نفر ي، 110 هزار نفر دانشجو وجود دارد که اين با برنامه چشم انداز منطبق است ولي  چه استفاده اي از آن شده است؟ در اقتصاد، فرهنگ، مباحث ارتباط صنعت و دانشگاه و کشاورزي و دانشگاه چه استفاده اي اين ظرفيت کرده ايم؟ همه بايد کنار هم قرار بگيرند تا از 5 مولفه تاريخي، فرهنگي، گردشگري، بازرگاني و دانشگاهي به نحو مطلوب استفاده کنيم.
 
**** ادامه دارد


 

تصاویر مرتبط