مادرشهيد حسين علي مردي:
با وساطت فرزند شهيدم به کربلا و مکه رفتم
جمعي از مديران شهرداري قزوين با مادر شهيد حسين علي مردي ديدار و گفتگو کردند.
مادر شهيد حسين علي مردي گفت: وقتي پسرم مفقودالاثر شد با همسرم به مشهد رفته بوديم که در آنجا خواب ديدم دارم در حرم امام رضا(ع) تميز مي کنم که ناگهان تصوير قبر ي را ديدم که عکس حسين را روي آن ديدم که خانم نوراني بر مزار فرزندم فاتحه مي خواند از ديدن اين صحنه بيدار شدم همانجا فهميدم که فرزندم شهيد شده است و آن خانم محترمه هم بانو فاطمه الزهرا(س) است.
وي بيان کرد: من بعد از شهادت فرزندم 2 بار به کربلا و مکه مشرف شدم که همسرم مي گفت هربار حسين شهيدم به خواب آمد و توصيه کرد مادر را به سفر زيارتي ببريد.
حسين عليمردي، بيست و هشتم خرداد 1346 در شهر قزوين به دنيا آمد. پدرش کاظم و مادرش شهربانو نام دارد. دانشآموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهارم دي 1365 در امالرصاص عراق به شهادت رسيدش. پيکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال 1380 پس از تفحص در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپرده شد.
بسم الله الرحمن الرحيم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ. تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ تجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَيْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
(سوره الصف آيات ??و ??)
اى اهل ايمان آيا شما را به تجارتى سودمند که شما را از عذاب دردناک آخرت نجات بخشد، دلالت کنم؟ آن تجارت، اين است که به خدا و رسول ايمان آوريد با مال و جان در راه خدا جهاد کنيد. اين کار (از هر تجارت) اگر دانا باشيد، براى شما بهتر است.
اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد ان عليا ولى الله.
شهادت مىدهم که خدا يکتا و بى همتاست و جز او معبودى نيست و محمد(ص) بنده و رسول اوست که دين حق را از پيشگاه خداوند آورده است. بهشت و دوزخ حق است، روز رستاخيز بدون شک خواهد آمد و ترديدى در آن نيست و خداوند تمام مردگان را بر خواهد انگيخت. به درستى که رب العالمين، جانها و مالهاى مؤمنين را از آنها خريدارى مىکند تا در عوض، لقاى خود را نصيبشان گرداند.
به نام الله يگانه قانون وجود و هستى و با سلام به ارواح مقدس و عظيم انبياء، از آدم تا خاتم (ص) و با سلام فراوان نثار وجود مقدس معصومين(ع) و با درود فراوان به چراغ فروزان، يار ضعيفان، پير جماران، نايب بر حق امام زمان، فرمانده کل قوا، حضرت امام خمينى و با سلام بر کوبندگان ظلم و کفر و با سلام بر شما پدر و مادر عزيزم. خداوندا، تو را مىخوانم که محتاجم؛ به سوى تو روى مىآورم که فقيرم؛ به پيشگاهت ناله مىکنم که ترسانم؛ در برابرت اشک مىريزم که اندوهگينم؛ از تو يارى مىطلبم که ناتوانم. اينک وقت بستن بار و هجرت به سوى يار مىباشد. وقت وصل جان با جان آفرين است. هنگام صعود است، هنگام رسيدن عاشق گنهکار به معشوق غفار است. براى رسيدن به سعادت و کمال هميشگى و جاودانگى همه چيز را بايد گذاشت و رفت و با اصل و جوهر وجودى خويش به سوى خدا بايد شتافت. اما واى بر من که عقب ماندهام و بار سفر ندارم. که آمدهام و براى جبران اين عقب ماندگى بايد به سوى يارم پيش روم. خداوندا، از تو مىخواهم که مرا به سوى خودت بکشانى. هان اى مردم، به سوى ارزشها و فضيلتها بشتابيد و سريع در راه کسب سعادت گام برداريد.
آنچه را که انجام ندادهايد، براى خود نيکى نشماريد با فعاليت و تلاش، ستايش ستايشگران را به دست آوريد و با تنبلى و کاهلى و بى ارادگى، ملامت و سرزنش کسب نکنيد. اگر کسى دست کسى را گرفت و نياز نيازمندى را برآورد، وى را سپاس نکرد، بدون ترديد پاداش وى را خداوند خواهد داد؛ زيرا که خداوند برترين بخشاينده و بزرگترين پاداش دهنده است. آگاه باشيد که احتياج و نيازمنديهاى مردم به شما از نعمتهاى الهى است که خداوند به شما عنايت کرده است؛ از نعمتهاى خدا خسته نگرديد تا همين نعمت ها به بلايى بزرگ تبديل نشود. بدانيد همواره نيکيها تحسين برانگيز و ستايش آفرين است. هر نيکى پاداشى دارد؛ ولى به خاطر پاداش عمل به کار نيک نکنيد، به خاطر اينکه حق است، عمل نکنيد. انجام هر کار حق خود به خود پاداش آورنده است. اگر گوش به فرمان علما و فقها و پشتيبان آنها باشيم، مىتوانيم صعود کنيم. اگر قرآن را زياد بخوانيم به سوى صاحبش مىتوانيم صعود کنيم. بايد هميشه اهل ايمان به خداوند توکل کنند تا دلدار و نيروند باشند. اى جهاد کنندگان، اگر صبر و استقامت کنيد و در جهاد سبقت گيريد و پيوسته پرهيزگار باشيد، هنگامى که کافران بر سر شما شتابان و خشمگين بيايند، خداوند براى حفظ شما پنج هزار فرشته را با پرچم که داراى نشانه مخصوص سپاه اسلام است، به يارى شما مىفرستد و خداوند آن فرشتگان را فقط به خاطر اين مىفرستد که مژده پيروزى بدهند و پيروزى نصيبتان نمىگردد، مگر از جانب خداوند. خداوند بندگان را نيافريد، مگر براى اينکه او را بشناسد. آن گاه که او را شناختند، پرستش کنند و وقتى پرستش کردند، با پرستش او، از پرستش ديگران بىنياز شوند. شناخت خداوند به اين است که مردم هر زمان رهبر خودشان را بشناسند؛ امامى که اطاعت او واجب است. اى اهل ايمان مبادا فريب دنيا را بخوريد و شيطان بر شما پيروز شود.
شيطان به خود خداوند سوگند خورده که نمىگذارم انسان شاکر تو باشد و گفته: خدايا، من حتما و حتما انسان را منحرف مىکنم مگر کسانى که عبادت خالصانه انجام مىدهند و خود را براى خدا خالص مىکنند. پس اعمالتان را خالص انجام دهيد تا رستگار گرديد و به سعادت برسيد. آن کسى که با گذشت است که به هنگام قدرت گذشت نمايد. آن کس پيوستهترين فرد به مردم است که با کسى که از او بريده پيوند زند. کسى که خيرخواه است و در تأمين برادر دينىاش مىکوشد، پاداشش را فرداى قيامت باز خواهد يافت. اگر در اين کار انسان، انگيزهاى جز خداوند نداشته باشد، خداوند او را به هنگام نياز کفايت خواهد کرد. کسى که از اندوه مؤمنى مىکاهد، خداوند او را از اندوه دنيا و آخرت نجات مىدهد. بردبار باشيد، چون زيور و زيبا کننده انسان است. به عهد خود وفا کنيد، چون مردانگى است و نسبت به يکديگر مهربان باشيد. چيزى را که خود مىخواهيد به برادرتان بدهيد برادرانتان را خيلى دوست داشته باشيد. تا عشقشان نسبت به خداوند بيشتر شود و نعمتتان زياد شود. عجله نکنيد؛ چون عجول بودن بى خردى و بى خردى نشانه ناتوانى است. صحبت کردن با فرومايگان، فتنهانگيز است و همنشينى با اهل گناه، اتهام آور و تهمت زاست. شکيبا باشيد که شکيبائى، نشانه ديندارى است. به امور دنيا مشغول نگرديد، زياد کوشش کنيد و هميشه و هر لحظه به ياد خدا باشيد؛ اگر لحظهاى از ياد خدا غافل شويد و خدا از دل خارج کنيد، شيطان وارد مىشود و برعکس. در آخر، دست و پاى شما پدر و مادر عزيزم را مىبوسم که براى من زحمت فراوان کشيديد. پدر و مادر و خواهران و برادرانم، مىدانم که در انتظار آمدن من ثانيه شمارى مىکنيد ولى وقتى که خدايم مرا دعوت کند، وقتى که معشوقم و وقتى که همه چيز من مرا به سوى خود بخواند، چطور برگردم. شما براى من دعا کنيد و مطمئن باشيد خداوند دوستدار شهداست، خداوند شهدا را مىخرد و پس نمىدهد و شهيد جان خود را در معرض فروش مىگذارد و خدا هم مىخرد.
شيون مکن مادر در مرگ خونبارم/ بگذر زمن ديگر عزم سفر دارم/ بهرم چراغان کن شوق خدا دارم/ شيون مکن مادر در مرگ خونبارم.
پدر و مادرم، از اينکه نتوانستم در پيرى عصاى دست شما باشم، مرا ببخشيد و اگر شما را ناراحت کردهام، بدانيد از روى جهل بوده و حلالم کنيد، و برادران و خواهرانم را طورى تربيت کنيد که ادامه دهنده راه انبيا و امامان معصوم باشند. برادران و خواهران من يک لحظه از عمر و يک آن از وقت خود را تلف ننماييد و در فراگيرى قرآن و احکام دين حق کوشا باشيد تا رستگار گرديد. و اگر تابع خدا باشيد، به هر چيزى که بخواهيد، دست مىيابيد. بزرگترين آرزو هر کس آن است که هر چه بخواهى به دست آورى و اگر ازخدا اطاعت کنى و خالص باشى براى خدا، در آن صورت، هر چه بخواهى به دست مىآورى، يعنى خواست شما، خواست خدا مىشود. براى گناهانتان بسيار گريه کنيد و با گريه و ناله با شيطان مبارزه کنيد. دعا زياد بخوانيد که بهترين عبادت و فرمانرواى عبادت، همان دعا است. و در لحظهاى که آن حال دعا در شما پديدار باشد، مهر و محبت از دلتان بيرون نرود. البته با کافران مبارزه کنيد و آنان را دوست نداشته باشيد که به شما ضربه مىزنند. البته اگر صبر داشته باشيد و پيوسته پرهيزگار باشيد، پيروزيد و خداوند از دلهاى همه آگاه است من از همه راضى هستم. اميدوارم که برايم دعا کنيد.
27 آذز 1365 روز جمعه.
و السلام عليکم و رحمهالله برکاته. حسين علي مردي
دست نوشته ها
حسين عليمردي:
خداوندا، تو را مي خوانم که محتاجم؛ به سوي تو روي مي آورم که فقيرم؛ به پيشگاهت ناله ميکنم که ترسانم؛ در برابرت اشک مي ريزم که اندوهگينم؛ از تو ياري مي طلبم که ناتوانم. اينک وقت بستن بار و هجرت به سوي يار مي باشد، وقت وصل جان با جان آفرين، هنگام صعود است، هنگام رسيدن عاشق گنهکار به معشوق. براي رسيدن به سعادت و کمال هميشگي و جاودانگي، همه چيز را بايد گذاشت و رفت و با اصل و جوهر وجودي خويش به سوي خدا شتافت، اما واي بر من که عقب مانده ام و بار سفر ندارم و آمده تا براي جبران اين عقب ماندگي به سوي يارم به پيش بروم. خداوندا از تو مي خواهم که مرا بسوي خودت بکشاني. ....دست و پاي شما پدر و مادر عزيزم را مي بوسم که براي من زحمت فراوان کشيديد، پدر و مادر و خواهران و برادرانم مي دانم که در انتظار آمدن من ثانيه شماري مي کنيد، ولي وقتي که خدايم مرا دعوت کند، وقتي که معشوقم مرا سوي خود بخواند، چطور بر گردم؟ شما براي من دعا کنيد و مطمئن باشيد خداوند دوستدار شهداست، خداوند شهدا را مي خرد و پس نمي دهد.
http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1800